اختلالات شناختی در سالمندی

folder_openاصلی
commentبدون دیدگاه
آلزایمر

اختلالات شناختی در سالمندی
رکود فعالیت های ذهنی در پیری Stagnation of mental activities in old age فرایند پیر شدن (senescence) با تغییرات شناختی، ساختمانی مغز، اجتماعی و نیز با نزول عملکرد تمام سیستم های بدن اعم از قلبی، عروقی، تنفسی، تناسلی، ادراری، غددی، ایمنی و سایر دستگاه ها همراه است. با این وجود، این باور که پیری بدون استثناء با نقص جسمی و هوشی عمیق همراه است، مورد تایید نیست. اکثر افراد سالمند توانایی های شناختی و جسمی خود را تا حد قابل توجهی حفظ می کنند. اندکی اشکال درحافظه می تواند حالت طبیعی پیری باشد. این تغییرات طبیعی را گاهی “فراموش کاری خوش خیم سالمندی” یا “اختلال حافظه وابسته به سن”می نامند. این تغییرات با توجه به شدت کمتر و عدم تداخل قابل ملاحظه در عملکرد اجتماعی و شغلی از دمانس یا زوال عقل مشخصمی گردد.[۱]

 

اختلالات شناختی در سالمندی
اختلالات شناختی در سالمندی

 

تظاهرات مشکلات روانی در افراد مسن، تفاوتی با افراد جوان تر ندارد، ولی بعضی از اختلالات روان پزشکی در سنین پیری شیوع بیشتری دارند که از آن جمله دمانس و دلیریوم شایع تر هستند. در دوران کهولت اختلال های خلقی و سندرم های پارانوِئید نیز شایع می باشد.[۲] از آنجا که شیوع اختلالات روانی و به ویژه دمانس با افزایش سن، افزایش می یابد، افزایش نامناسبی در تقاضا برای مراقبت های روانی سالمندان وجود داشته است و همچنان ادامه دارد.[۳] تشخیص افتراقی افسردگی و زوال عقل، یکی از موضوعات عمده سالمندی و اختلالات روانی است. اختلالات شناختی در سالمندی، همراه با درمان افسردگی آن ها بهبود می یابد. اخیرا معلوم شده که در مراحل اولیه زوال عقل، به ویژه در سالمندان باهوش، بیمار نخستین فردی است که به تغییرات شناختی خودش، حساس است. زوال عقل منحصرا نشانه سالمندی است. نوعا میزان شیوع زوال عقل خفیف تا شدید در سالمندان، حدود ۵ درصد برآورد شده است. بیماری آلزایمر که تقریبا ۶۰ درصد تمام موارد زوال عقل را دربرمی گیرد، رایج ترین نوع زوال عقل است.
بهترین روش برای تشخیص هر نوع زوال عقل این است که بیمار در طول زمان تحت نظر قرار بگیرد.[۴] به طور کلی در طی روند افزایش سن، مغز آدمی دچار برخی تغییرات ساختاری می شود که می توان از این میان به کاهش وزن مغز، کاهش استطاله های عصبی، از دست رفتن انتخابی سلول ها، تشکیل پلاک (مانع) و بروز ایسکمی)کاهش خون رسانی( در نواحی مختلف مغز اشاره نمود. تغییرات روانی حاصل از پیری نیز شامل نقصان عملکرد شعور و حافظه کوتاه مدت می باشند. همچنین شخصیت و طرز تفکر این افراد نیز تغییر می کند)احتیاط، سخت گیری، رهاشدن از قیدوبند محیط اطراف(. مساله مهمی که در میان افراد مسن همیشه باید به آن توجه داشت، عوارض جانبی داروها می باشد. این نوع عوارض در افراد مسن شایع بوده و به همین جهت می بایست به آن ها توجه خاصی مبذول داشت.
داروهایی همچون داروهای پایین آورنده فشار خون، ضدافسردگی، خواب آورها، ضداضطراب، آنتی سایکوتیک ها و داروهای ضدپارکینسون می توانند سبب بروز نشانه های روانی شوند.[۵]

 

دلیریوم یا روان آشفتگی Delirium
یک سندرم روانی عضوی مشخص با شروع حاد و سیر نوسانی اختلال اعمال شناختی، ناشی از آشفتگی وسیع عصبی مغزی است. توانایی – بیمار برای اخذ، پردازش و به خاطرآوردن اطلاعات شدیدا آسیب می بیند.
دلیریوم معمولا با شناخته شدن و درمان علت آن، گذرنده و برگشت پذیر است. طول مدت آن نیز کوتاه می باشد. دلیریوم بیشتر در سالمندان و کودکان دیده می شود. به نظر می رسد وجود آسیب مغزی قبلی و سابقه دلیریوم خطر پیدایش این سندرم را بیشتر می کند. هرچند شروع دلیریوم ناگهانی است، اما علایم مقدماتی نظیر بی قراری، اضطراب، ترس یا حساسیت نسبت به نور و صدا ممکن است دیده شود. غالبا توانایی تفکیک رویاها، توهم ها یا خواب و بیداری از بین رفته است. حواس بیمار به آسانی تحت تاثیر محرک های بی ربط پرت می شود. توانایی تفکر منظم کاهش یافته و فرایندهای تفکر غالبا کند، آشفته و به طور کلی غیرانتزاعی است.[۶]

 

دمانس Dementia
با تخریب شدید حافظه، قضاوت، جهت یابی و شناخت مشخص است و همچنین به کاهش شناخت در زمینه ثبات سطح هوشیاری اطلاق می شود.
ماهیت مستمر و ثابت تخریب، دمانس را از تغییر هشیاری و نقص های نوسان دار دلیریوم تفکیک می کند. اعمال شناختی که ممکن است در دمانس آسیب ببینند مشتمل اند بر هوش عمومی، یادگیری، حافظه، زبان، مساله گشایی، جهت یابی، ادراک، توجه و تمرکز، قضاوت و توانایی های شخصیت بیمار که تحت تاثیر قرار می گیرد.
دمانس اصولا بیماری سالمندان است. در ایالات متحده، میزان شیوع ۵ / ۱ درصدی برای افراد بالای ۶۵ سال است و در افراد بالای ۸۵ سال۱۵ تا ۲۵ درصد افزایش می یابد. در ایالات متحده ۵ درصد افراد بالای ۶۵ سال دمانس شدید و ۱۵ درصد دمانس خفیف دارند. ۲۰ درصد آمریکایی های بالای ۸۰ سال مبتلا به دمانس شدید هستند. شایع ترین نوع دمانس بیماری آلزایمر (Alzheimer’s disease) است و ۵۰ تا ۶۰ درصد کل بیماران مبتلا به دمانس از این نوع هستند.
آلوئیس آلزهایمرAlois Alzheimer نخستین بار اختلالی را که بعدها به نام او شهرت یافت در سال ۱۹۰۷ شرح داد.[۷] بیماری آلزایمر،از دست دادن تدریجی انواع کارکردهای ذهنی عالی است که معمولا به هنگام پیری رخ می دهد. خواه بیماری آلزایمر به عنوان پیری زودرس در نظر گرفته شده باشد یا پیری آسیب شناختی؛ بیماری است که درصد قابل توجهی را مبتلا می کند. شروع این بیماری گاهی در پنجاه سالگی است.
تقریبا نیمی از افراد مسنی که مبتلا به زوال عقل تشخیص داده شده اند دچار بیماری آلزایمر هستند. شواهد روزافزون حاکی از آن است که بیماری آلزایمر در نسبت کوچکی از افراد، ارثی است. خطر ابتلاء به بیماری آلزایمر در خویشاوندان درجه یک بیشتر است. میزان بیماران مبتلا به این بیماری در نود سالگی به ۵۰ درصد می رسد در حالی که این میزان در جمعیت کلی با همین دامنه سنی تقریبا ۲۵ درصد است. این بیماری در میان خانم ها بیشتر دیده می شود. زودرس ترین نشانه های بیماری، فراموشی خفیف می باشد. اختلال جهت یابی نیز علامتی زودرس محسوب می‌شود.
ممکن است بیماری آلزایمر زود شروع شود ولی عموما به تدریج در پیری آغاز می شود. نشانه های اولیه آن از دست دادن ابتکار عمل، فراموش کاری، ناتوانی در نامیدن، کنش پریشی و گم گشتگی مکانی است. با گذشت زمان، دستگاه عصبی بیماران آلزایمری رو به وخامت بیشتری می گذارد. در بسیاری از بیماران، خواب به شدت آشفته می شود، سرگردانی روی می دهد و رعایت بهداشت و نظافت مشکل آفرین می شود. افراد مبتلا به بیماری آلزایمر ممکن است نتوانند ادرار و مدفوع خود را کنترل کنند. رفتارهای دیگر مثل جیغ کشیدن، پرخاشگری، خودداری از خوردن و نوشیدن می توانند آشکار شوند. در راه رفتن و تعادل نیز مشکلاتی ایجاد می شود که به افتادن و مجروح شدن می‌انجامد.
با پیشروی بیماری، نارسایی های شدیدتری در تعداد بیشتری از دستگاه ها ظاهر می شوند. بنابراین ظرف مدت چند سال کارکردهای عقلانی و نگهداری به شدت رو به وخامت می گذارند. بیمار سیر نزولی را طی کرده و مرگ ۵ تا ۸ سال پس از بروز اولین علامت روی می‌دهد.
در بیماران مبتلا به آلزایمر، آسیب مغزی مشخص شناسایی شده است. خرابی یا بدشکلی نورون ها)پلاک پیری(، نابود شدن سلول ها در تعدادی از مناطق دستگاه عصبی و خرابی نورون ها در بیماران آلزایمر به ویژه در هیپوکامپ شایع است. در حال حاضر معتبرترین فرضیه این است که بیماری آلزایمر با یک یا چند نابهنجاری کروموزومی ایجاد می شود.[۸] [ ۱ ] . سادوک، بنیامین؛ خلاصه روان پزشکی کاپلان سادوک، نصرت الله پورافکاری، تهران، شهرآشوب، ۱۳۸۲ ، چاپ اول، ص ۷۵ ، ۴۵۱ و
۴۶۵ .
[ ۲ ] . صفرزاده، ابراهیم؛ روان پزشکی آکسفورد ۱۹۹۹ ، تهران، طبیب، ۱۳۸۲ ، چاپ اول، ص ۱۲۸ .
[ ۳ ] . گلدر مایکل گراهام؛ روان پزشکی آکسفورد، محمد کیان راد، تهران، نور دانش، ۱۳۸۱ ، چاپ اول، ص ۲۳۴ و ۲۳۵ .
[ ۴ ] . استورانت، مارتا؛ روان شناسی سالمندی، سامک خدارحیمی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۳ ، چاپ اول، ص ۱۳۵ و ۱۳۶ .
[ ۵ ] . روان پزشکی آکسفورد ۱۹۹۹ ، ص ۱۲۸ .
[ ۶ ] . پورافکاری، نصرت الله؛ فرهنگ جامع روان شناسی روان پزشکی، تهران، فرهنگ معاصر، – ۱۳۸۲ ، چاپ چهارم، جلد اول، ص.
[ ۷ ] . خلاصه روان پزشکی کاپلان سادوک، ص.
[ ۸ ] . روزنهان، دیویدال؛ آسیب شناسی روانی، یحیی سیدمحمدی، تهران، ارسباران، ۱۳۸۶ ، چاپ ششم، ص ۴۷۳ و ۴۷۴ .
منبع

دمانس Dementia و علل آن

دمانس علل، علایم، درمان و اثر تمرین بر دمانس
دمانس یک اصطلاح کلی بوده و نامی است برای مجموعه ای از نشانه ها که به علت برخی از اختلالات یا بیماری هایی که مغز را تحت تاثیر قرار می دهند، ایجاد می شود. در دمانس، تخریب سلول های عصبی می تواند در چندین ناحیه مغز اتفاق افتد که این تخریب به اختلال شناختی Cognitive disorder) ( منجر می گردد. براساس میزان اختلال شناختی در سالمندی به سه گروه خفیف، متوسط و شدید قابل تقسیم است.
دمانس برخلاف تصور بسیاری نام یک بیماری خاص نیست. از دست دادن حافظه Memory علامت شایع دمانس است ولی به تنهایی دلیل بر دمانس نبوده و دو یا چند آسیب جدی در عملکرد مغز همانند از دست دادن حافظه، اختلال زبان و مشکلاتی در تفکر و توانایی های اجتماعی جهت تایید دمانس باید وجود داشته باشد. وجود دمانس سبب می شود که افراد در اعمالی چون رانندگی، پرداخت صورتحساب، خوردن و لباس پوشیدن دچار مشکل شوند. شخصیت Personality آنها ممکن است تغییر کند. افرادی که دارای دمانس هستند احتمال دارد که توانایی شان درحل مسئله و کنترل عواطف Emotions دچار اختلال گردد.
برخی از موارد علل دمانس همانند بیماری زوال عقل )آلزایمر( به مرور زمان پیشرفت می کنند، درحالی که عوامل دیگر مانند دمانس به علت عفونت و مصرف دارو قابل برگشت یا درمان پذیر هستند. دمانس یکی از عوامل اصلی ناتوانی در سالمندی است.

علل دمانس
عوامل و بیماری های مختلفی در ایجاد دمانس نقش دارند. بیماری زوال عقل Alzheimer’s disease شایع ترین علت آن محسوب می شود.
دومین عامل شایع در ایجاد دمانس، سکته های مغزی Strokes ناشی از ضایعات عروقی مغز است دمانس عروقی.
به طورکلی دمانس ممکن است به دمانس های قشری و زیر قشری Cortical and Subcortical dementias یا دمانس های برگشت پذیر و برگشت ناپذیر Reversible and Irreversible dementias تقسیم گردد.
برخی از مواردی که در ایجاد دمانس نقش دارند عبارتند از:

  • بیماری آلزایمر یا زوال عقل – Alzheimer’s disease
  • دمانس عروقی – Vascular dementia. اختلال در خونرسانی مغز منجر به دمانس عروقی می شود. یک سکته مغزی
  • یا چندین سکته مغزی کوچک Small strokes باعث ایجاد این نوع از دمانس می گردند.
  • دمانس پیشانی گیجگاهی یا فرونتو تمپورال Frontotemporal dementia
  • دمانس جسم لوی – Lewy body dementia
  • بیماری هانتینگتون- Huntington’s disease
  • آسیب ضربه ای مغز – Traumatic brain injury
  • بیماری پارکینسون – Parkinson’s disease
  • بیماری پریون – Prion diseaseکه شایع ترین فرم آن بیماری کروتزفلد جاکوب – Creutzfeldt-Jakob disease است.
  • عفونت ها – Infections مانند مننژیت، بیماری لایم و اچ آی وی
  • اختلالات سیستم ایمنی – Immune system disorders مانند سرطان خون
  • مشکلات متابولیک – Metabolic problems
  • اختلالات غدد درون ریز – Endocrine disorders
  • نقص های تغذیه ای – Nutritional deficiencies
  • واکنش به دارو – Reactions to medications
  • آنوکسی – Anoxia یا هیپوکسی Hypoxia
  • هماتوم ساب دورال – Subdural hematoma
  • هیدروسفالی با فشار طبیعی – Normal-pressure hydrocephalus
  • مشکلات قلبی – Heart problems
  • بیماری های ریوی – Lung diseases
  • تومورهای مغزی – Brain tumors
  • مسمومیت ها – Poisoning مانند مسمومیت با سرب و آفت کش ها

علایم و نشانه های دمانس
علایم و نشانه های دمانس وابسته به آسیب ناحیه ای از مغز است که ممکن است درگیر شود. به همین علت افرادی که از دمانس رنج می‌برند، نشانه های متفاوتی را بروز می دهند.
در بیماری آلزایمر روند بیماری پیشرونده است، درنتیجه شدت دمانس به تدریج افزایش می یابد ولی در مواردی مانند عفونت ها، استفاده زیاد از الکل، اثرات جانبی دارو و مشکلات تیرویید، با درمان یا کنار گذاشتن عامل اصلی، دمانس نیز ممکن است برطرف شود. در آلزایمر اغلب آن دسته از سلول های مغزی در ناحیه هیپوکامپ که مسئول حافظه هستند در ابتدا آسیب می‌بینند.

به طورکلی علایم و نشانه ها ممکن است در ارتباط با موارد زیر باشند:

  • اختلال در حافظه
  • مشکلاتی در استدلال و قضاوت
  • اختلال در توجه و تمرکز
  • مشکلاتی در حل مسئله و تفکر
  • اختلال زبان
  • اشکال در عملکردهای حرکتی
  • اختلال در هماهنگی
  • تغییرات شخصیتی
  • تغییراتی در رفتار اجتماعی
  • اختلال هیجانی
  • مشکلاتی در ایجاد ارتباط
  • مشکل در کارهای پیچیده
  • توهم
  • سوء ظن یا عدم اعتماد
  • تحریک پذیری
  • گیجی
  • اختلال خواب
  • اشکال در بلع
  • افسردگی
  • عوامل خطر
  • برخی از عواملی که احتمال دمانس را افزایش می دهند شامل:
  • افزایش سن یا پیری
  • سندرم داون
  • تاریخچه خانوادگی یا وراثت
  • الکل
  • سیگار
  • آترواسکلروز
  • کلسترول بالا
  • افزایش یا کاهش فشار خون
  • سطوح بالایی از استروژن
  • چاقی
  • دیابت
  • افسردگی
  • سطح افزایش یافته هموسیستئین خون که یک اسید آمینه ضروری است

درمان دمانس
تشخیص سریع دمانس جهت تعیین یک استراتژی درمانی دارای اهمیت است. درمان دمانس به علت یا عوامل ایجاد آن وابسته است.
درمان ممکن است در ارتباط با موارد زیر باشد:

  • درمان های دارویی طبق نظر متخصص مربوطه
  • فیزیوتراپی جهت افزایش و بهبود حرکات اندام ها
  • کاردرمانی جهت آموزش فعالیت های روزمره
  • گفتاردرمانی در موارد اختلالات گفتاری
  • مراقبت ها و حمایت های روانی
  • مهیا کردن شرایطی جهت انجام فعالیت های فیزیکی
  • حفظ فعالیت های روزمره تا حد امکان
  • اصلاح محیط جهت مشارکت بیشتر فرد و آسان تر کردن فعالیت ها
  • ایجاد شرایطی جهت فعال ماندن از لحاظ ذهنی و اجتماعی
  • روش هایی جهت ارتقای حافظه
  • روان درمانی به خصوص درمان شناختی رفتاری

ممکن است جراحی در موارد خاصی چون تومور مغزی و افزایش مایع مغزی نخاعی انجام گردد.

اثر تمرین و فعالیت فیزیکی بر دمانس
تحقیقات نشان می دهد که تمرین و فعالیت های فیزیکی باعث تغییر اندازه بافت مغز در هر ناحیه ای از آن ازجمله لوب های پیشانی فرونتال، گیجگاهی تمپورالو پاریتال آهیانه و هیپوکامپ ناحیه ای از مغز که در حافظه نقش دارد( می گردد. همچنین عملکرد شناختی افراد ممکن است در هر سنی درصورت تمرین و فعالیت های بدنی افزایش یابد. عملکردهای شناختی بهتر می تواند به حفظ یا افزایش عملکرد حرکتی افراد کمک کند.
معمولا ورزش و فعالیت های فیزیکی ازطریق افزایش جریان خون و اکسیژن به مغز، می تواند سبب بهتر شدن فعالیت سلول های مغزی و عملکرد ذهنی گردد. همچنین برخی از تغییرات در مغز درنتیجه تمرینات و فعالیت های بدنی منظم درارتباط با بهبود کارکرد نورونی، افزایش سیناپس های بیشتر و ایجاد عروق خونی جدید یا آنژیوژنز است.
اگر تمرینات و فعالیت فیزیکی به صورت منظم انجام گردد احتمالا در کاهش خطر برخی از انواع دمانس موثر است. تمرین باعث بهبود عملکرد شناختی Cognitive function و افزایش توانایی جهت انجام فعالیت های روزمره در افرادی که دمانس دارند می گردد. همچنین معمولا تمرین و فعالیت های فیزیکی منظم، میزان اختلالات شناختی و مشکلات مربوط به فعالیت های روزمره را در کسانی که علایم دمانس را نشان می دهند، کاهش می‌دهد.
عملکردهای شناختی همانند حافظه، توجه و توانایی های زبانی )که معمولا با پیری کاهش پیدا می کنند( درصورت فعالیت های فیزیکی منظم بهبود می یابند. به همین ترتیب کاهش فعالیت بدنی و یک روش زندگی بی تحرک می تواند یک عامل خطر برای ایجاد دمانس با افزایش سن باشد.

 

سکته مغزی CVA
سکته مغزی زمانی رخ می دهد که جریان خون قسمتی از مغز قطع شده و یا بشدت کاهش یابد و بافت آن قسمت از مغز از اکسیژن و مواد مغذی دیگر محروم شود. سلولهای مغزی بر حسب حساسیت آنها به کمبود اکسیژن در طی چند دقیقه تا چند ساعت شروع به نابود شدن و از بین رفتن می کنند این حالت یک اورژانس پزشکی محسوب می شود و درمان سریع آن می تواند باعث نجات زندگی فرد شود و هر چه درمان زودتر صورت گیرد، شدت آسیب به بافت مغز و به تبع آن ناتوانی حاصل از آن کمتر خواهد بود.
امروزه سکته مغزی سومین علت مرگ بوده و علت اول ناتوانی و معلولیت به شمار می رود.البته امروزه نسبت به گذشته افراد کمتری بعلت سکته مغزی می میرند زیرا با شناسائی عوامل خطر ساز آن مثل سیگار، فشار خون بالا و کلسترول بالا و کنترل آنهامی توان از مرگ و میر ناشی از این بیماری کاست.

علائم و نشانه ها
شناخت علائم برای تشخیص سریع بیماری و در نتیجه درمان سریع آن ضروری می باشد. شایعترین علائم این بیماری شامل موارد زیر است:

  • ضعف ، فلج یا بی حسی ناگهانی صورت ، دست و یا پا که معمولاً در یک سمت بدن رخ می دهد.
  • اختلال در گفتار و یا حتی عدم توانائی در صحبت کردن
  • اختلال دید ناگهانی و یا دو بینی -سرگیجه، اختلال تعادل و یا اختلال در هماهنگی حرکات عضلات بدن (یک سردرد غیر معمول و ناگهانی که ممکن است همراه با سفتی گردن، درد صورت، درد در بین چشمان، استفراغ و یا تغییر سطح هوشیاری باشد.)

گیجی و یا اختلال در حافظه، درک فضائی و یا مشکل در درک مسائل فکری – علل ایجاد کننده سکته مغزی در بحث سکته مغزی، دو نوع سکته مهم مطرح می شود.یک نوع آن در اثر کاهش خونرسانی به قسمتی از مغز ایجاد می گردد و به سکته ایسکمیک یا سکته ناشی از کمبود اکسیژن در بافت مغزی معروف است و نوع دیگر سکته در اثر وجود مقادیر زیادی خون در یک منطقه از مغز ایجاد شده و بنام سکته ناشی از خونریزی در بافت مغزی خوانده می شود.
۱ – سکته ایسکمیک یا سکته در اثر انسداد جریان خون: حدود ۸۰ % سکته های مغزی از این نوع می باشند. این سکته زمانی ایجاد می شود که لخته های خونی و یا سایر ذرات موجود در خون باعث انسداد یکی از شریانهای بافت مغز شده و شدیداً جریان خون مغزی را کاهش می دهد که باعث شروع فرآیند مرگ سلولهای مغزی می شود.در این نوع سکته، لخته را در خود رگهای مغزی ایجاد می شود که در این حالت معمولاً در زمینه تصلب شرائین ایجاد می شود و یا گاهی نیز منشاء تولید لخته در عضوی بغیر از مغز مثلاً قلب تشکیل شده و بوسیله جریان خون به عروق مغزی رسیده است و در آنجا باعث انسداد عروق می شود و حوادث بعدی را ایجاد می کند.
شریان مغزی میانی ( MCA ) شایع ترین شریان درگیر در سکته های مغزی

۲ – سکته همورژایک یا خونریزی دهنده: این نوع سکته در اثر نشت و پارگی یک سرخرگ مغزی ایجاد می شود. خونریزی یا در اثر شرایطی مثل فشار خون بسیار بالا که بر روی رگها فشار وارد می کند ایجاد می شود و یا گاهی در عین اینکه فشار خون خیلی بالا نیست در اثر ضعف قسمتی از جداره رگ، پارگی ایجاد شده و خون وارد بافت مغزی می شود. گاهی نیز ارتباطات غیر طبیعی بین شرایانها و وریدهای مغزی عامل ایجاد خونریزی است.
عوامل خطر
عوامل زیادی وجود دارد که باعث افزایش خطر سکته مغزی می شود. بعضی از این عوامل شناخته شده شامل موارد زیر است:
سابقه خانوادگی : کسانیکه در فامیل نزدیک خود ) پدر، مادر ، برادر و خواهر ( سابقه بروز سکته مغزی دارند خطر سکته مغزی در -آنها کمی بالاتر از افرادی است که در فامیل خود سکته مغزی نداشته اند.
سن : هر چه سن بالاتر رود ، خطر سکته مغزی بالاتر می رود. –
جنس : اگر چه زن و مرد تقریب ا بطور یکسان مبتلا به سکته مغزی می شوند ولی مرگ و میر زنان پس از ابتلا به سکته بالاتر است.
نژاد : سیاهپوستان نسبت به سفیدپوستان بیشتر دچار سکته مغزی می شوند که یکی از دلایل این امر شایعتر بودن فشار خون و دیابت در سیاهپوستان است.
فشار خون بالا: فشار خون بالا هم برای سکته ایسکمیک و هم سکته هموراژیک عامل خطر محسوب می شود. زیرا باعث ضعیف شدن -عروق مغزی و آسیب پذیر شدن آنها نسبت به خونریزی تصلب شرائین می شود.
کلسترول بالا : بالا بودن کلسترول نوع بد (LDL) ممکن است باعث افزایش خطر آترواسکلروز ( تصلب شرائین ) شود و در دیواره عروق رسوب می کند. همچنین تری گلسریدها هم که از دسته ای دیگر از چربیهای خون می باشند نیز باعث افزایش خطر تصلب شرائین سخت شدن رگها یا همان آترواسکلروز می شود. برعکس نوعی از کلسترول که به نام HDL معروف است و به آن کلسترول خوب می گویند باعث کاهش خطر تصلب شرائین می شود و بنابراین برای ما مفید است.
سیگار: سیگاریها خطر بسیار بیشتری نسبت به افراد غیر سیگاری برای ابتلا به سکته مغزی دارند. سیگار باعث اختلال ساختمان دیوراه -عروق می شود، همچنین نیکوتین سیگار نیز باعث افزایش کار قلب از طریق زیادتر کردن تعداد ضربان قلب و افزایش فشار خون می شود. مونوکسید کربن سیگار نیز بجای اکسیژن به گلبولهای قرمز می چسبد و باعث کاهش اکسیژن رسانی به بافتهای مختلف از جمله مغز می شود.
دیابت : بیماری قند یا دیابت نیز نیز یکی از عوامل خطر اصلی برای سکته مغزی می باشد زیرا یک فرد دیابتی علاوه بر اینکه در -سوخت و ساز قندها مشکل دارد، در متابولیسم چربیها هم دچار مشکل است و همچنین خطر بالاتری برای ابتلا به فشار خون بالا دارد. تمام موارد ذکر شده باعث افزایش تصلب شرائین در یک بیمار دیابتی می شود. دیابت باعث اختلال در توانائی بدن در از بین بردن و حل کردن لخته نیز می شود و به همین علت باعث افزایش خطر سکته های نوع ایسکمیک نیز می گردد.
چاقی : یک فرد چاق خطر بالاتری برای ابتلا به فشار خون بالا ، بیماری قلبی ، تصلب شرائین و دیابت دارد که در تمام این موارد باعث – افزایش خطر سکته مغزی می شوند.
بیماریهای قلبی عروقی : تعدادی از بیماریهای قلبی باعث افزایش خطر ابتلا به سکته مغزی می شوند. این بیماریها شامل: نارسائی قلبی، – حمله قلبی در گذشته، عفونت دریچه های قلبی ، بعضی از ریتمهای غیر طبیعی قلبی ، بیماریهای دریچه های آئورت و میترال، پیوند دریچه های قلبی، ارتباط غیر طبیعی دهلیز چپ و راست با هم . بسیاری از بیماریهای فوق بخاطر بخاطر تولید لخته و سپس انتقال به آن به مغز باعث اختلال در کارکرد مغزی و بروز سکته قلبی می شوند.
سابقه قبلی سکته مغزی در یک فرد: سابقه سکته مغزی و حتی انواع بسیار خفیف و برگشت پذیر آن که در کمتر از – ۲۴ ساعت علائم سکته آن رفع می شود، می توانند خطر سکته مغزی را به میزان قابل ملاحظه ای بالا ببرند.
سطوح بالای هوموسیستین خون : این ماده که خود نوعی اسید آمینه است در حالت عادی در خون وجود دارد ولی سطوح بالای آن با – افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی همراه بوده است.
قرصهای ضد بارداری: خطر سکته مغزی در زنانی که از قرصهای ضد بارداری استفاده می کنند بالاتر از زنانی است که از این قرصها – استفاده نمی کنند و این خطر خصوصا در زنان سیگاری و بالای ۳۵ سال بیشتر است.البته امروزه قرصهای ضد بارداری با ماده مؤثر کمتر از قبل تولید شده اندکه به مراتب کمتر از گذشته باعث افزایش خطر سکته می شوند و بنابراین نسبت به قرصهای ضد بارداری که در گذشته استفاده شده اند عوارض بسیار کمتری دارند.

چه موقع باید بدنبال توصیه ها و مراقبتهای پزشکی بود؟
اگر شخصی یا اطرافیان وی متوجه علائم سکته مغزی یا سکته زودگذر شدند باید سریع ا بدنبال کمک به بیمار و مراجعه به یک مرکز مجهز برای درمان بیماری باشند . در سکته زودگذر همانطور که قبلاً گفته شد خیلی سریع در عرض چند ساعت و حداکثر در عرض ۲۴ ساعت تمام علائم بیماری رفع می شود ولی از این نظر که این افراد در معرض خطر بسیار بالائی برای ابتلا به سکته مغزی در آینده هستند، باید اقداماتی برای پیشگیری از بروز سکته مغزی را در آنها انجام داد . در هنگام مواجه شدن با فردی که علائم سکته مغزی را نشان می دهد، علاوه بر رساندن فرد به مرکز مجهز انجام اقدامات دیگری نیز مفید می باشد مثلاً اگر بیمار تنفس ندارد، باید عملیات احیاء و تنفس مصنوعی را برای بیمار شروع کرد و اگر دچار استفراغ شده است، سر بیمار را به یک طرف باید منحرف کرد تا محتویات استفراغ وارد ریه فرد نشود، همچنین از خوردن و آشامیدن توسط وی باید جلوگیری کرد.
مهمترین جنبه از موارد فوق رساندن سریع بیمار به یک مرکز درمانی است زیرا هر دقیقه که از سکته مغزی می گذرد، آسیب وارده به فرد عمیق تر می شود و در اکثر موارد موفقیت درمان بستگی به این دارد که بیمار خیلی زود به بیمارستان رسانده شود.

تشخیص و بیماریابی
موارد زیر برای تشخیص کسی که دچار علائم سکته شده و یا گاهی برای افرادی که در خطر ابتلا به آن قرار دارند و برای بیماریابی وانجام اقدامات پیشگیرانه ممکن است مورد استفاده قرار گیرد.
۱ معاینه فیزیکی و تستهای آزمایشگاهی :پزشک در هنگام بررسی یک بیمار عوامل خطر را بررسی کرده که از جمله فشار خون بالا ، – سطح بالای کلسترول، دیابت و سطوح بالای اسید آمینه هموسیستین می باشد. از کارهای دیگر پزشک معاینه شریانهای بزرگ سطحی مثل شریان گردنی بوسیله گوشی پزشکی می باشد. اگر در این معاینه صدای خشن برروی شریان شنیده شد، ممکن است دلیل بر تنگی شریان و وجود عوامل خطر سازی مثل تصلب شرائین باشد.
۲ سونوگرافی از شریان کاروتید : در این روش شریان کاروتید بررسی شده و در صورت وجود لخته و یا تنگی در شریان، آنرا مشخص خواهد کرد.
۳ آنژیوگرافی : در این روش از عروق مغزی تصویربرداری واضح گرفته شده و آنرا بررسی – می کنند.در صورتیکه در عکسهای ساده رادیولوژیک این عروق نمای واضحی ندارند و در بسیاری از موارد دیده نمی شوند و فقط گاهیطریق این مسیر می توان آنرا به شریانهای کاروتید و یا مهره ای هدایت کرده و پس از تزریق یک ماده حاجب که کار آن نشان دادن بهتر اعضاء در عکس می باشد عروق را بطور واضحُ مشاهده کرد.
۴ – CT اسکن : این روش خصوصا برای تشخیص نوع سکته مورد استفاده است و می تواند خونریزی را از سکته ناشی از انسداد عروق تشخیص دهد. البته اگر از ماده حاجب در این روش استفاده نشود ) که معمولاً نمی شود زیرا اگر سکته مغزی از نوع خونریزی دهنده باشد ماده حاجب از محل پارگی رگ به بافت مغز نفوذ کرده و باعث آسیب می شود ( اطلاعات دقیقی از عروق مغزی بدست نخواهد آمد. البته در روش که به CT ? آنژیوگرافی معروف است و هم از CT اسکن و هم آنژیوگرافی با هم برای تشخیص استفاده می شود کاملاً یک تصویر ۳ بعدی از عروق گردن و مغز با تمام جزئیات آن نشان داده می شود و خصوصا برای تشخیص سکته های هموراژیک در اثر اختلالات دیوراه عروق و یا ارتباطات غیر طبیعی عروق با هم می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
۵ – MRI : در این روش هم با کمک یک میدان مغناطیسی قوی ، تصویری سه بعدی از مغز بدست می آید. این آزمایش خصوصا برای مشخص کردن نواحی آسیب دیده مغز در اثر سکته های ناشی از انسداد عروق مفید می باشد. همانند CT اسکن ، MRI نیز می تواند همراه با آنژیوگرافی انجام گیرد که به آن MRA می گویند و برای بررسی کامل عروق گردن و مغز کاربرد دارد.
۶ اکوکاردیوگرافی : شکل قلب را نشان داده و در تشخیص بعضی از مشکلات قلبی مفید است و می تواند وجود لخته خون د رقلب را نشان – داده و خطر ابتلا به سکته مغزی را گوشزد کند.
درمان
همانطور که پیش از این گفته شد، مهمترین نکته رساندن سریع فرد دچار سکته مغزی شده به بیمارستان و شروع درمان در اسرع وقت است. اما پس از این کار بر حسب نوع سکته ) خونریزی دهنده یا انسدادی ( نوع درمان متفاوت خواهد بود.

درمان سکته انسدادی
۱- داروهای نابود کننده لخته : در این سکته باید در صورت امکان هر گونه انسداد عروق رفع شده و جریان خون مغزی دوباره برقرار شود. – برای این کار داروهای نابود کننده لخته استفاده می شوند. این داروها می توانند پس از تشکیل شدن لخته، به ساختمان لخته حمله کرده و آنرا تجزیه کنند و به این ترتیب انسداد را رفع می کنند
.اگر این درمان خیلی زود برای بیمار شروع شود حتی شانس بهبودی کامل فرد و رفع تمام علائم و نشانه های او وجود خواهد داشت. این داروها که فعال کننده پلاسمینوژن بافتی یا TPA نمونه مهم آنها می باشد، برای اینکه بهترین اثر خود را نشان دهند لازم است که در ۳ ساعت اول وقوع سکته مغزی مورد استفاده قرار گیرند. البته عملاً محدودیتهائی باعث شده تا داروهای نابود کننده لخته عملاً در خیلی از بیماران استفاده نشود. یکی از محدودیتها، محدودیت زمانی است که در بالا توضیح داده شد، اگر زمان زیادی از شروع علائم گذشته باشد
استفاده از این داروها علاوه بر اینکه به احتمال زیاد دیگر کارائی نخواهد داشت، خطر بروز عوارض داروئی مثل خونریزی را در بیمار بالا خواهد برد و بنابراین پس از این محدوده زمانی ۳ ساعت دیگر استفاده از آنها توصیه نمی شود.
عامل دوم محدودیت استفاده از این داروها مربوط به خود بیماران می شود. برای مثال در افرادی که سکته مغزی خونریزی دهنده دارند، استفاده از این داروها ممنوعیت مطلق دارد و فقط باعث بدتر شدن خونریزی در آنها می شود. البته تمام افرادی که دچار سکته انسدادی عروق شده اند، نیز برای این درمان مناسب نیستند، زیرا این درمان همانطور که گفته شد خطر خونریزی در مغز و یا هر جای دیگر از بدن را افزایش می دهد و مثلاً افرادی که مبتلا به فشار خون کنترل نشده هستند نباید تحت این درمان قرار بگیرند.
۲- درمانهای جراحی : در بعضی از بیماران که مثلاً سرخرگ گردنی آنها بوسیله تجمع رسوبات بسیار تنگ شده است، ممکن است -روشهای جراحی برای ترمیم این محل مورد استفاده قرار گیرد.
۳- درمانهای پیشگیرانه : کسانیکه که مبتلا به سکته مغزی انسدادی شده اند و یا کسانیکه حملات گذرای سکته و نه سکته کامل مغزی را داشته -اند توصیه می شود برای جلوگیری از حملات بعدی از داروهائی که ایجاد لخته در خون را کاهش می دهند استفاده کنند، این داروها شامل :
الف : داروهای ضد پلاکت : سردسته این داروها آسپرین است که از اجتماع پلاکتها و ایجاد بعضی از انواع لخته جلوگیری می کند. البته امروزه علاوه بر آسپرین از داروهای دیگری نیز می توان استفاده کرد ولی آسپرین هنوز بیشترین داروی مورد مصرف بوده و بصورت مقدار کم آسپرین بچه برای بیماران تجویز می شود.
ب : داروهای ضد انعقاد : از این دسته از داروها، هپارین تزریقی و وارفارین خوراکی قابل ذکر است که هپارین سریعتر اثر
کرده و در بیمارستان تجویز می شود ولی هپارین اثر کندتری داشته و بعنوان داروی خوراکی در منزل استفاده می شود. البته این داروها توسط پزشک و برای کسانیکه اختلالات انعقادی خاص، بعضی از اختلالات عروقی و همچنین در بعضی از ریتمهای غیرطبیعی قلبی تجویز می شوند.
درمان سکته خونریزی دهنده
در مورد این سکته که ۲۰ %موارد سکته مغزی را تشکیل می دهد، گاهی عمل جراحی چه برای درمان و چه پیشگیریمورد استفاده قرار می گیرد و عروق طبیعی مثل عروقی که دیواره ضعیف دارند و یا بطور نامناسبی با دیگر عروق ارتباط دارند را جراحی می کنند.

 

پیشگیری
بهترین روش برای پیشگیری, شناخت عوامل خطر و سپس سعی در یک زندگی سالم با کاهش عوامل خطر شناخته شده در فرد می باشد.همچنین کنترل فشار خون نیز یکی از مهمترین چیزهائی است که فرد برای کاهش خطر سکته مغزی می تواند انجام دهد.این کار حتی در کسانیکه مبتلا به سکته مغزی شده اند مفید بوده و از ایجاد سکته مغزی و یا حملات گذرای سکته در آینده جلوگیری می کند.ورزش ، کاهش سطح استرس ، کنترل وزن و جلوگیری از افزایش آن ، کاهش مصرف نمک و الکل همگی در پائین آمدن فشار خون مفید هستند.البته در کنار این موارد پزشکان ممکن است برای کاهش فشار خون از دارو نیز در بیماران استفاده کنند.

 

اهمیت فیزیوتراپی در درمان بیماران سکته مغزی
در پست قبلی به سکته مغزی و درمان های طبی اشاره گردید. در این قسمت به نقش فیزیوتراپی بعد از آسیب های عروقی مغز که منجر به سکته مغزی می گرددمی پردازیم.

 

نروپلاستیسیتی یا انعطاف پذیری مغز
اگرچه سلول های مغز قادر به تقسیم شدن و افزایش تعداد سلول)برخلاف سلول های پوست(نیستند,اما در عوض بعد از آسیب به علت تروما و اختلالات عروقی, توانایی خاصی از جهت سازماندهی مجدد دارند که به آن نروپلاستیسیتی )انعطاف پذیری عصبی( می گویند. مطالعات مختلف نشان داده است که هرگاه یک سیستم مغزی آسیب دیده, وادار به به فعالیت گردد,بهبودی و کارایی آن افزایش می یابد.بنابراین نقش فیزیوتراپی به علت همین پدیده انعطاف پذیری سیستم عصبی بیشتر اهمیت می یابد.
مشکلات و علایم بیماران سکته مغزی براساس اینکه کدام یک از عروق مغزی درگیر شده است متفاوت می باشد.
بنابراین لازم است که علایم بیماران قبل از انجام فیزیوتراپی ارزیابی و تست شوند که مهمترین موارد عبارتنداز:

  • ارزیابی حسیانواع حس سطحی و عمقی
  • ارزیابی دامنه حرکتی مفاصل
  • سنجش آگاهی,میزان شناخت,ادراک و ارزیابی زمانی مکانی
  • ارزیابی گفتار و میزان درک کلمات
  • بررسی و تست قدرت عضلات اندام ها به صورت فعال
  • ارزیابی تعادل فرد و میزان هماهنگی میان گروههای عضلانی
  • بررسی حالات روحی روانی

 

چرا فیزیوتراپی بعد از سکته مغزی ضرورت دارد؟
انعطاف پذیری سیستم عصبی بعداز سکته هدایت شده و کنترل شده نیست.فیزیوتراپیست خاصیت انعطاف پذیری سیستم
عصبی بعد از آسیب را در جهت صحیح هدایت می‌کند. در زمان های اولیه آسیببه ویژه شش ماه اول, نروپلاستیسیتی بیشتر است.

فیزیوتراپیست باعث بهبود انعطاف پذیری در مفاصل جهت جلوگیری از کوتاهی های عضلانی و خشکی مفاصل به علت بی حرکتی براساس – اصول علمی می‌گردد.
درمان فیزیوتراپی براساس ارزیابی های اولیه و مجدد بیماران صورت می گیرد.ازنظر یک فیزیوتراپیست هر بیمار سکته مغزی منحصر به – فرد بوده و به درمان خاص خود نیاز دارد.
فیزیوتراپیست به دلیل آگاهی از آناتومی عضلات اندام های فوقانی,تحتانی و تنه نقش مهمی در تنظیم یک برنامه درمانی موثر دارد – ارزیابی قدرت عضلات اندام ها به صورت فعال,به فیزیوتراپیست این امکان را می دهد که با توجه به وضعیت بیمار,او را از یک سطح پایین – تر به یک سطح بالاتر ارتقا دهد.
فیزیوتراپیست به دلیل آشنایی با علم نوروآناتومی,نوروفیزیولوژی و علوم اعصاب، با دیدگاه علم کنترل حرکتی(Motor Control) به بیمار می نگرد.علم کنترل حرکتی علاوه بر سیستم عضلانی,اهمیت ویژه ای برای سیستم عصبی درنظر می گیرد. فیزیوتراپیست موفق,برنامه اصلی خود را با توجه به وضعیت بیمار بر آموزش های حرکتی و تمرینات متمرکز می کند.سطح تمرینات با پیشرفت بیمار گسترده تر می‌شود.
فیزیوتراپیست با شناختی که از کل مفاصل بدن و نوروفیزیولوژی دارد,وضعیت های صحیح ایستادن و راه رفتن را به بیمار و همراهان او – آموزش می دهد.چراکه آموزش های غلط منجر به الگوهای حرکتی ناصحیح می گردد و درنهایت باعث اختلال در میزان بهبودی و کیفیت آن می‌شود.
فیزیوتراپیست‌ها با تجربه ای که در درمان بیماران سکته مغزی دارند,نحوه انجام تمرینات عملکردی را با توجه به شرایط بیمار به او آموزش دهند.تمرینات عملکردی باعث به کارگیری مفاصل بیشتری در یک عمل خاص می گردد و به تدریج با پیشرفت بیمار,سرعت تمرین و سطح آن افزایش می یابد. با توجه به اینکه در بسیاری از موارد ترمیم و بازسازی مغزی بعد از تروما و آسیب عروقی,از یک الگوی هدف مند پیروی نمی کند و گاها با ایجاد پدیده ای بنام اسپاستیسیتی الگوهای غلطی را در اندام ها ایجاد می کند,فیزیوتراپیست با آگاهی از این مسئله از همان ابتدای درمان تا حد زیادی این حالت نامناسب را کنترل می کند. تنظیم یک برنامه منظم جهت افزایش هماهنگی – Coordination و تعادل میان گروه های عضلانی در وضعیت های مختلف که توجه به شرایط و پیشرفت بیمار تغییر می‌یابد.
تاکید بر ایجاد حرکات ارادی و افزایش سرعت عمل همراه با حداکثر دقت گسترش حرکات ارادی ازطریق تحریکات کلامی بینایی و تفسیر حرکت قبل از انجام آن ایجاد انگیزه لازم و افزایش اعتماد به نفس ازطریق تشویق با تحریک سیستم های هیجانی مغز عوامل موثر بر میزان کیفیت درمان فیزیوتراپی بیماران سکته مغزی:

  • تاکید بر انجام تمرین ( Exercise ) طبق نظر فیزیوتراپیست
  • آموزش صحیح تمرینات به بیمار و همراهان او طبق نظر فیزیوتراپیست
  • درمان های دارویی طبق نظر متخصص مربوطه
  • میزان همکاری بیمار
  • تکرار تمرینات در منزل توسط بیمار و با کمک خانواده
  • انگیزه و اراده بیمار
  • سطح آسیب و میزان توانایی مغز جهت بازسازی مجدد
  • سن و وزن بیمار
  • وجود یا عدم اختلالات عضلانی اسکلتی و بیماری های مفصلی
  • وجود یا عدم بیماری قلبی عروقی,بیماری تنفسی و بیماری های دیگر
  • زمان کافی و طولانی فیزیوتراپی
  • روحیه فرد و تلاش برای بهتر شدن
  • میزان امید به زندگی

 

اسپاسم عضلانی

گرفتگی عضلانی
گرفتگی یا اسپاسم عضله که گاهی به آن کرامپ عضلانی Muscle cramp هم میگویند در واقع انقباض شدید و غیر ارادی یک عضله است. این گرفتگی همراه با درد شدیدی است که در محل عضله احساس میشود . انقباض دردناک عضله ممکن است چند ثانیه طول کشیده و مرتفع شود و یا ممکن است حتی ۱۵ دقیقه هم طول بکشد. انقباض و حرکات غیر ارادی عضله در بسیاری اوقات در زیر پوست قابل مشاهده هستند. گرفتگی در هر عضله ای بخصوص عضلاتی که در طول مسیرشان از روی دو مفصل عبور میکنند میتواند اتفاق بیفتد. میتواند در قسمتی از یک عضله، در همه عضله یا در دسته ای از عضلات ایجاد شود. بیشترین محل های گرفتگی یا اسپاسم عضله در عضلات پشت ساق، عضلات پشت ران و عضلات جلوی ران است. اسپاسم عضله در کف پا، کف دست، بازو، شکم و حتی جدار قفسه سینه هم دیده می‌شود.

 

چه کسانی دچار گرفتگی عضله می‌شوند
تقریباٌ هر کسی در طول عمرش دچار گرفتگی عضله می‌شود. در هنگام تنیس یا شنا یا بسیاری ورزش های دیگر ممکن است است عضله شما دچار اسپاسم شود. این وضعیت در بعضی افراد بخصوص در حین ورزش بیشتر دیده میشود . • نوجوانان، افراد با با سن بالاتر از ۶۵ سال، افراد بیمار، چاق، کسانی که فعالیت بدنی شدیدی داشته اند و کسانی که از بعضی داروهای خاص استفاده می‌کنند بیشتر در معرض گرفتگی عضله هستند . • کسانی که ورزش های استقامتی انجام میدهند مثلاٌ دو ماراتن بیشتر دچار این وضعیت میشوند . • گرفتگی عضله در ورزشکارانی که در فصل ورزش خود نیستند و بنابراین بدنشان آماده نیست و زودتر خسته میشود بیشتر دیده میشود. در انتهای یک فعالیت بدنی و ورزشی شدید و یا حتی بعد از ۶ – ۴ ساعت ممکن است اسپاسم ایجاد شود . • کسانی که عضلات بدنشان تحمل فشارشدیدی را که به آن میاید ندارد دچار گرفتگی عضله میشوند . علت گرفتگی عضله علت عمده گرفتگی و اسپاسم عضله خستگی آن است. وقتی کاری که از یک عضله کشیده میشود بیش از توانایی آن باشد بر اثر فعال شدن رفلکس های غیر ارادی که از نخاع سرچشمه میگیرند عضله بی اختیار منقبض میشود. اگر نرمش های کششی را قبل از شروع ورزش به اندازه کافی انجام نداده باشیم احتمال گرفتگی عضله در حین یا بعد از انجام ورزش بیشتر میشود
ورزش در هوای بسیار گرم، تعریق فراوان و در نتیجه از دست دادن املاح بدن هم میتوانند زمینه ساز گرفتگی عضله باشند. اسپاسم و گرفتگی عضله گرچه اکثراٌ خودبخود خوب میشوند ولی اگر شدید باشند یا بطور مکرر ایجاد شوند ممکن است نشانه ای از یک بیماری باشند. بیماری های زیادی مانند بیماری های نخاع، تحریک ریشه های عصبی در کمر، تصلب شرائین، تنگی کانال نخاعی، بیماری های تیروئید، عفونت های مزمن و یا بیماری های کبدی میتوانند زمینه ساز گرفتگی عضله باشند. پس هر گاه اسپاسم، شدید شد یا بطور مکرر اتفاق افتاد باید حتماٌ به پزشک مراجعه کنید . درمان گرفتگی یا اسپاسم عضله فعالیت بدنی که موجب اسپاسم شده را قطع کرده و اندام را در وضعیتی قرار دهید که عضله کشیده شود و این وضعیت را آنقدر نگه دارید تا انقباض عضله رفع شود. سرمای موضعی برای رفع درد کمک کننده است . چگونه از گرفتگی یا اسپاسم عضله پیشگیری کنیم بهترین روش پیشگیری از گرفتگی و اسپاسم عضله اینست که نرمش های کششی را قبل و بعد از ورزش بیشتر و بهتر انجام دهیم. برای پیشگیری از اسپاسم هر عضله باید نرمش های کششی آن عضله را یاد گرفته و انجام دهیم. ابتدا مدتی در جا راه میرویم تا بدنمان گرم شود و سپس نرمش ها را انجام میدهیم. روش کشش سه دسته عضلاتی که بیشتر دچار اسپاسم میشوند در زیر توضیح داده میشود. این نرمش های کششی را باید قبل از شروع ورزش انجام دهیم . در زیر سه نمونه از نرمش های کششی توضیح داده می‌شود.
کشش عضلات پشت ساق به طرف یک دیوار بایستید. پاهایتان را کمی عقب برده و کف هر دو دستتان را به دیوار بزنید. زانوی راست را به آرامی خم کنید تا تنه شما پایین بیاید. در همین حال سعی کنید کف پای چپ را روی زمین نگه داشته و زانوی چپ را در حالت مستقیم حفظ کنید. این حالت را ۳۰ – ۱۵ ثانیه نگه دارید. در حین انجام این نرمش احساس میکنید عضلات پشت ساق شما کشیده میشود. دقت کنید که در تمام مدتی که این نرمش را انجام می‌دهید. باید کف هر دو پایتان کاملاٌ روی سطح زمین باشد. این کار ار برای طرف مقابل هم انجام دهید . کشش عضلات پشت ران روی زمین بنشینید و هر دو پایتان را کاملاٌ به جلو کشیده و جفت کنید. زانوهایتان باید کاملاٌ صاف و کشیده باشند. کف هر دو دستتان را در دو طرف روی زمین قرار داده و به آرامی آنها را به طرف مچ پایتان برید. با این کار تنه شما به جلو خم میشود. در خین انجام این نرمش احساس کشیدگی در عضلات پشت ران میکنید. این حالت را ۳۰ – ۱۵ ثانیه حفظ کنید . کشش عضله چهارسر ران در پشت یک صندلی قرار گرفته و با هر دو دست پشتی صندلی را بگیرید تا تعادل شما برقرار شود. سپس زانوی راست را خم کنید تا پاشنه شما به باسن برسد. با دست راست مچ پا را گرفته و آنرا بالاتر بکشید. این حالت را ۳۰ – ۱۵ ثانیه حفظ کنید. در حین انجام این نرمش پاهایتان را نزدیک به هم نگه دارید. در حین انجام نرمش مستقیم بایستید و کمرتان را خم نکنید. این کار ار برای طرف مقابل هم انجام دهید . دقت کنید که در حین انجام این نرمش ها نباید آنقدر کشش بدهید که درد ایجاد شود.

منبع : ایران ارتوپد – دکتر مهرداد منصوری

 

تنیس البو
آرنج تنیس بازان Lateral epicondylitis Tennis elbow تنیس البو Tennis elbow یا اپی کندیلیت خارجی Lateral epicondylitis شایعترین علت درد آرنج است. درد معمولاً در قسمت خارجی آرنج احساس میشود.یکی از شایع ترین آسیبهای حرکات تکراری بیش از حد می‌باشد.

 

تنیس البو چگونه ایجاد می‌شود؟
تنیس البو بیشتر بعلت آسیب کلاژنهای تاندون بروز می کند. تاندون عضلاتی که در قسمت خارجی ساعد قرار داشته و موجب حرکت مچ و انگشتان دست میشوند در بالای ساعد به سطح خارجی آرنج می‌چسبند.
اینها عضلات اکستانسور و سوپیناتور ساعد هستند. محل دقیق اتصال این تاندون ها سطح خارجی پایین که با قدرت زیاد انجام میشوند )مثلاً ضربات مکرری که یک تنیس باز با راکت به توپ وارد میکند( محل اتصال این تاندون ها به استخوان تحت کشش فراوان قرار میگیرد . بتدریج آسیب هایی بصورت پارگی های میکروسکوپی در این ناحیه ایجاد شده و واکنش بدن به این آسیب ها بصورت التهاب و درد ظاهر میشود. محل اتصال این تاندون ها بر روی یک برجستگی به نام اپی کندیل خارجی است. با خم و راست شدن مکرر آرنج، تاندون های ذکر شده بر روی این برجستگی استخوانی به جلو و عقب میروند و این حرکت در دراز مدت میتواند موجب آسیب به تاندون شود . گرچه این بیماری به تنیس بازان منتسب شده است ولی بیشتر در خانمهای خانه دار و کسانی که با دست سنگین یا تکراری انجام میدهند دیده میشود . در بسیاری مشاغل مثل نقاشی ساختمان، لوله کشی، نجاری، تعمیرکار اتومبیل، آشپزی و قصابی احتمال این آسیب وجود دارد. سن اکثر بیماران بین ۳۰ تا ۵۰ سال است . علائم تنیس البو نشانه های بیماری معمولا بتدریج ظاهر میشود و در عرض چند ماه شدت میابد. این بیماری معمولا با ضربه یا آسیب منفردی شروع نمیشود. مهمترین علامت بیماری درد و احساس سوزش در قسمت خارجی آرنج است. معمولاً قدرت مشت کردن دست هم کاهش پیدا میکند. علائم معمولاً با فعالیت ساعد مثل گرفتن یک راکت یا چرخاندن یک آچار، سفت کردن شیر آب، چرخاندن دسنگیره در، چای ریختن یا دست دادن بیشتر میشود . بیماری بیشتر در دست غالب که معمولاً دست راست است دیده میشود. پزشک معالج ممکن است برای افتراق بیماری از علل دیگری که میتوانند دردهای مشابهی ایجاد کنند از رادیوگرافی ساده و یا ام آر آی و یاالکترومیوگرافی استفاده کند .

درمان تنیس البو
۹۰درصد موارد بیماری بدون عمل جراحی قابل درمان است. برای درمان از روش های زیر استفاده می‌شود.
استراحت : اولین قدم در درمان اینست که باید از ورزش یا فعالیت های شدید بدنی که درد را افزایش میدهند اجتناب کرد .
دارو : استفاده از داروهای ضد التهاب مثل سلکوکسیب یا ناپروکسن مفید است . • تغییر در طریقه استفاده از وسایل : بطور مثال تغییر اندازه راکت یا سفتی نخ های آن میتواند درد را کاهش دهد .
فیزیوتراپی : برای کاهش درد ،افزایش دامنه حرکتی و تقویت عضلات اطراف آرنج و مچ از فیزیوتراپی استفاده می شود.دو روش جدید در فیزیوتراپی استفاده از تیپینگ و درای نیدلینگ می باشد.
بریس : بریس های خاصی که دور قسمت بالایی ساعد را میگیرند میتوانند موجب استراحت عضلات و تاندون و کاهش درد شوند .
تزریق کورتیکوستروئید : در بعضی موارد ممکن است پزشک معالج تصمیم به تزریق کورتیکوستروئید در محل درد بگیرد . درمان جراحی اگر با انجام اقدامات ذکر شده بمدت ۶ تا ۱۲ ماه درد بهتر نشد ممکن است عمل جراحی بتواند به بیمار کمک
کند. جراحی معمولا بصورت آزاد کردن محل اتصال عضلات اکستانسور ساعد از اپی کندیل خارجی و گاهی آزاد کردن شاخه عمقی عصب رادیال در ناحیه آرنج است. جراحی ممکن است بصورت باز یا به توسط آرتروسکوپ انجام شود . بعد از جراحی اندام فوقانی بمدت یک هفته در آتل بیحرکت میماند و سپس آتل خارج شده و نرمش های کششی و تقویتی تا دو ماه زیر نظر فیزیوتراپ و پزشک معالج انجام میشود. بیمار معمولاً میتواند بعد از ۴ تا ۶ ماه به فعالیت ورزشی برگردد. جراحی معمولا در ۸۰ درصد موارد موفقیت آمیز است. البته قدری کاهش در قدرت عضلات ساعد ممکن است بعد از جراحی بوجود آید

Tags: , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید